سید هاشم خواستار، نماینده مبارز معلمان آزاده کشور و یکی از امضا کنندگان بیانیه 14، «مبنی بر استعفای علی خامنه ای و گذار از جمهوری اسلامی» در نامه ای از زندان وکیل آباد مشهد، علی خامنه ای را خطاب قرار داده و نوشت:
▪️ درجواب سوال بچه بازجوی شما که جمهوری اسلامی چه دست آوردهایی داشته است؟
به شما نیزمی گویم: هیچ ،آمدید، کشتید، خوردید، بردید و سوختید. و تاریخ خواهد نوشت : کشتند و خوردند و بردند و سوختند.
۱ _ آقای خامنه ای در شورای انقلاب شما ۱۲ نفربودید شش نفر آدم کراواتی و شش نفر روحانی بودند. تمام آن ۶ نفر کرواتی که هر کدام نمایندگی حزب و طیفی از جامعه را داشتند با آقای خمینی و شما به سرعت مخالف شدند که بعداً یا خانه نشین (بازرگان و یدالله سحابی) و یا زندان (عزت الله سحابی و ابراهیم یزدی) و یا فراری (بنی صدر) و یا اعدام( قطب زاده) شدند. اکثر وزرای دولت موقت نیز با شما و آقای خمینی مخالف که تعدادی به زندان و تبعید و اعدام و یا همچون فروهر وزیر کار و دکتر کاظم سامی وزیر بهداری توسط جمهوری اسلامی ترور شدند. یعنی هیچکدام از آن احزاب دولت موقت اول انقلاب نه تنها آزاد نبودند و نیستند بلکه مجازات نیز شدند. آقای خامنه ای خنده دار نیست که از کرسی آزاد اندیشی و آزادی و دموکراسی می گویید! داستان شما همان داستان دزد است که صاحب مال هم میگفت آی دزد را بگیرید و دزد هم فریاد می زد که آی دزد را بگیرید!
۲ - آقای خامنه ای شما می گویید در حکومت شما آزادی هست و شما دیکتاتور نیستید پس چرا مامورین اطلاعات زمانی که مجبور شدند مرا از بیمارستان روانی آزاد کنند به من گفتند خط قرمز ما رهبری هم نیست، بلکه سازمان مجاهدین خلق است و چون آنها از تو حمایت کردهاند باید بر علیه آنها بیانیه بدهی!! آقای خامنه ای، آقایان اطلاعاتی، خط قرمز تمام کشورهای آزاد و دموکراتیک منافع ملی و تمامیت ارضی آنهاست که در حکومت شما معنی ندارد. شمال را به روسها و مابقی کشور را به چینی ها هدیه کردهاید، شما برای نجات تان به هر چیز چنگ میاندازید، چینی ها اگر توان داشتند که تایوان را پس می گرفتند این خط قرمزها خاص حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی است.
۳ _برای اینکه برای آقای خامنه ای و ملت قهرمان ایران یادآوری کنم که با تمام احزاب و سازمان ها و گروه ها و افراد میشد مدارا کرد تا ایران به این روز سیاه ننشیند اشارهای به گذشته ها می کنم:
الف _آقای خامنه ای در اوایل دهه ۱۳۵۰ همراه با طاهر احمدزاده اولین استاندار خراسان بزرگ بعد از انقلاب در خانه آقای شانه چی بودند که مسعود احمدزاده چریک فدایی خلق وارد و چون روزها بود که پا از کفش کتانی بیرون نیاورده بود رد پایش بر روی ملافه سفید می افتد آقای خامنه ای می گوید این رد پنجه شیر است، جمهوری اسلامی مجتبی فرزند طاهر احمدزاده را اعدام و دخترش مستوره به فرانسه فرار که همسرش را هم می کشند. احمدزاده را نزدیک هشت سال به صورت متناوب حتی در سن ۸۰ سالگی به زندان انداختند. دو فرزند شانهچی را اعدام و همان خانه را مصادره کرده و شانه چی به فرانسه فرار می کند. با مشقت بسیار در پیری برای اینکه در وطن بمیرد به ایران برمی گردد از آقای خامنه ای ملاقات می گیرد که خانه اش را به او برگردانند و آقای خامنه ای طفره رفته و می گوید غذاهای خوشمزه خانه شما می خوردیم!
ب _ فرمانده دژبان پادگان عجب شیر ستوان یکم بدری در اوایل بهمن ۵۷ به من که تازه سربازی را به پایان رسانده بودم پیشنهادی کرد که اگر نیرو دارید حاضرم پادگان را در اختیار شما بگذارم، به دیدن موسی خیابانی در تبریز رفتم و مسئله را با با او در میان گذاشتم گفت چون تازه از زندان آزاد شده ام برایم مقدور نیست و باید به تهران بروم و ببینم امام چه می گوید.
ج_ تنها یک توضیح المسائل از آقای خمینی در دست یکی از دانشجویان به نام احمد حاجیان دانشجوی مهندسی آبیاری دانشگاه ارومیه( ۵۰_۵۵ ) بود. در سال ۱۳۶۰ به جرم مجاهد بودن اعدام که در عمرش دست به سلاح نزده بود.
آقای خامنه ای تمام احزاب از جمله جبهه ملی و نهضت آزادی و حزب ملت ایران و جاما و و سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق، حزب توده و .... که رهبری آقای خمینی را برای نابودی رژیم شاه پذیرفته بودند اما قرار نبود که بعد از انقلاب نیز دنباله روی آقای خمینی باشند، آقای خمینی تنها دو سال بعد از انقلاب همه را قلع و قمع کرد. آقای خمینی و شماها چگونه آن علاقه و محبت را تبدیل به کینه و نفرت کردید. یکی از بچه های مجاهد در دهه ۶۰ در همین زندان به حاج علی شالچیان مسئول بند سیاسی می گوید: حاجی آقا تسبیح دستتان چند می ارزد و شالچیان (که قبل ازانقلاب دورحرم امام رضا ع بساط تسبیح داشته) می گوید قیمت خون تو و او را اعدام می کند. در کنگره آمریکا یکی از نمایندگان اشرافی برای تحقیر ابراهام لینکلن که جدیداً رئیس جمهور و بعداً برده داری را لغو کرد می گوید تو فرزند کفش دوزی بیشتر نیستی، لینکلن از او تشکر می کند که گذشتهاش را به یادش آورد. اعدام دخترکان معصوم که شب قبل از اعدام به آنها توسط جانوران هار تجاوز میشد و یا اعدام زنان حامله که تاریخ از نوشتن آن شرم دارد و ....تمام شدنی نیست! وای، وای حاکمان ایران چه کاشته اید و چه درو خواهید کرد!
۴ _آقای خامنه ای سرمایه های ملی را به همان نسبتی که افراد و نهادها به شما نزدیک ترند بذل و بخشش کردهاید. ارتش و سپاه هر دو نظامی اما حقوق و امتیازات و مزایای سپاه بسیار بیشتر از ارتشی ها می باشد و ....که گفتنی زیاد است. حجم زیادی از سرمایه های ملی را نیز به نام حمایت از حرمین شریفین و مستضعفین و فلسطین و حزب الله لبنان به حوثی های شیعه یمن و حشدالشعبی عراق و اسلام، به بمب و موشک کرده و کشورها ی شان را به آتش و خون کشیدهاید. مگر دوره ریاست جمهوری چند سال است بشار اسد و پدرش به کمک ایران و روسیه بیش از ۵۰ سال است که بر سوریه تکه پاره شده حکومت و ملتش را قتل عام می کند. مادام العمری برای حکومت های دیکتاتوری ایران و روسیه و چین و ونزوئلا و کره شمالی و سوریه یک اصل است. بعد از استقرار دموکراسی در در ایران بر اساس منافع ملی با آمریکای شمالی و اروپا رابطه حداکثری و با چین و روسیه رابطه حداقلی خواهیم داشت. با ونزوئلا و کره و سوریه که اصلاً رابطه نخواهیم داشت مگر حکومت آنها دموکراتیک شود.
۵_ آقای خامنه ای استفاده تمام دیکتاتورها از زندان و تبعید و اعدام برای ایجاد رعب و وحشت در کوتاه مدت یعنی در این چهل سال و اندی جواب داده ،اما اکنون ملت شیر شده و آماده حمله است. جهت اطلاع شما و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی که دیگر راه و وحشت کارایی ندارد داستان هم بندم آقای دکتر کمال جعفری یزدی را نقل می کنم: زندان مجبور می شود اخیراً ایشان را به خاطر دیسک شدید گردن به بیرون به از زندان اعزام و نزد پزشک مغز و اعصاب ببرد زمانی که با لباس زندان همراه با دو مامور مسلح وارد مطب می شوند منشی می پرسد نام شما؟ ایشان با صدای بلند می گوید زندانی سیاسی کمال جعفری یزدی فوراً بیماران و همراهانشان موبایل ها را روشن که آقای جعفری از هر گوشه ای صدای ویس هایش را میشنود، بعد از معاینه هنگام بیرون آمدن از مطب همه به احترام ایشان بلند میشوند و می گویند به امید آزادی ایشان هم می گوید به امید آزادی وطن. آقای جعفری روزی نیست که برای زندانبانان خشم نگیرد و از بالاترین مقام های کشور( چه مرده و چه زنده ) تا پایین را به لجن نکشد، زندانبانان به اطلاعاتی ها همه در برابر ایشان سکوت و مدارا و بسیار همراهی میکنند. آقای خامنه ای می دانید چرا؟ برای اینکه مسئولین نظام از صدر تا پایین می دانند که کشور بشکه باروت شده و می ترسند که ممکن است همچون 《محمد بوعزیزی》 که در تونس با آتش زدن خود خاورمیانه را به آتش کشید ایران نیز به آتش کشیده شود.
۶_ در همان روز اول بازجویی آقای بچه بازو از من پرسید در حکومت دموکراتیک تکلیف اطلاعات چه میشود؟ نوشتم مجلس شورای ملی تکلیف را روشن میکند. مسئله را کمی باز می کنم فعالان سیاسی و روشنفکر در زمان حکومت های قاجار و پهلوی و خمینی و خامنه ای برای فرار از مجازات زندان و اعدام به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی پناهنده می شدند و می شوند این بهترین دلیل که تمام این حکومت ها دیکتاتوری و استبدادی بوده و هستند. وظیفه نیروهای اطلاعاتی در کشورهای دموکراتیک حفاظت و صیانت از آزادی بیان و منافع ملی و تمامیت ارضی کشور است. این نیروها بسیار مورد احترام ملت های خود هستند. آیندهشان هم از هر نظر تامین و روشن است. در ایران در هر سه رژیم قاجار و پهلوی و خمینی نیروهای اطلاعاتی که دشمن آزادی بیان و منافع ملی و تمامیت ارضی و مورد تنفر مردم بوده و هستند آنهایی که نمی خواهند بدانند که مردم در فقر و فلاکت به سر برده و و ضجه و ناله شان به آسمان بلند است بسیار احمق و البته توهین به خر نشود از خر هم خر تر هستند، آقایان و خانم های اطلاعاتی و امنیتی چرا سرنوشت خود را به سرنوشت یک فرد یعنی آقای خامنهای گره زده و در مقابل ملت ایستاده که هر لحظه ممکن است هلاک شوید؟
سه نفر از نیروهای اطلاعاتی که در اردیبهشت ۹۷ به باغچه ام آمدند به من پیشنهاد دادند هر چه دلت میخواهد بنویس تاکنون هم نوشته ای و ما حرفی نداریم اما از سازمان مجاهدین خلق در نوشته هایت نامی نبر، گفتم جایی که تاریخ را بیان کنم اگر لازم باشد نمی توانم ننویسم و نام نبرم دیکتاتورها همیشه از ریسمان سیاه و سفید می ترسند در حکومت های استبدادی دیکتاتورها همیشه پشت اسلام و پرولتاریا ناسیونالیسم و ....پنهان می شوند ولی بالاخره رسوا می شوند. این شرایط نمی تواند دوام داشته باشد اگر شهامت ایستادن در مقابل آقای خامنه ای و پیوستن به ملت را ندارید کتاب آرزوهای بر باد رفته را بخوانید.
۷_ ملت قهرمان ایران: کشور از کینه و نفرت و انتقام بسیار لبریز و هیچ شکی نیست که به زودی انقلابی بزرگ برای آزادی و دموکراسی در پیش است خواهش و پیشنهادی دارم که انجام آن بسیار سخت است، اما برای اینکه به جهانیان نشان دهیم که ملتی متمدن هستیم بعد از استقرار دموکراسی اعدام را برای همیشه لغو کنیم
تقدیم به مادری که اگرچه مرا نزاید اما درس مقاومت به من آموخت
بند ۶یک زندان وکیل آباد مشهد، نماینده معلمان آزاده ایران هاشم خواستار، بهار ۱۴۰۰