هنریک راسموسن تحلیلگر مسائل بینالمللی در مقالهای با عنوان رژیم «ایران تهدیدی مستقیم علیه اروپا» که ۱۳ نوامبر (۲۲ آبانماه) در پولیتیکو منتشر شد با اشاره به پشتیبانی جمهوری اسلامی از گروههای شبهنظامی و تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی، سیاستهای اروپا و آمریکا برای مهار تهدیدات رژیم ایران را «شکستخورده مطلق» توصیف کرده و نوشته است: «انگیزههای اقتصادی بر تعصب ایدئولوژیک ملاها غلبه نمیکند.»
در این نوشتار آمده حمله «هفت اکتبر» حماس علیه اسرائیل واقعیت ناراحتکنندهای را برای غرب آشکار کرده است: تهدید از سوی افراطگرایان اسلامی مثل همیشه واقعی است.
نویسنده معتقد است، «شکست مطلق» تلاش بلندمدت ایالات متحده، اروپا و اسرائیل برای «مدیریت» بجای حل مشکلات امنیتی در منطقه اثبات شده و اسرائیل برای محافظت از شهروندان خود اکنون باید «یکبار برای همیشه» با حماس برخورد کند و ایالات متحده و اروپا باید بطور کامل از این کشور پشتیبانی کنند. این پشتیبانی باید شامل فشار دیپلماتیک برای توقف به پناه دادن رهبران حماس در کشورهایی مثل ترکیه و قطر نیز باشد.
راسموسن عنوان میکند پشت حماس، تهدید بزرگتری فراتر از اسرائیل و تهدید مستقیم علیه امنیت کل غرب وجود دارد و آن رژیم ایران است که از حماس حمایت میکند و به نظر میرسد هرگز هیچ فرصتی را برای تحقق شعار «مرگ بر اسرائیل» یا «مرگ بر آمریکا» از دست نمیدهد. آنها به مسیر خود برای دستیابی به تسلیحات هستهای نیز ادامه میدهند.
اگرچه تهدیدات در تهران ممکن است بیشتر روی ایالات متحده متمرکز باشد، اما اروپا بیشتر در معرض موشکها، پهپادها، نیروهای نیابتی تروریسم و تهدیدهای نفت و گاز ایران قرار دارد.
اقدامات خصمانه رژیم ایران بطور مستقیم بر اروپا تأثیر گذاشته است. روسیه بیش از یک سال است که پهپادهای ساخت جمهوری اسلامی را علیه اوکراین استفاده میکند که پدافند هوایی و زیرساختهای غیرنظامی اوکراین را تحت فشار قرار داده است. تهران همچنین بطور فعال به مسکو در تولید پهپادهای بومی کمک میکند و بالقوه روسیه را قادر میسازد تا بیش از شش هزار پهپاد تهاجمی جدید تا تابستان ۲۰۲۵ بسازد. این پهپادها فقط تهدیدی برای اوکراین نیستند، بلکه تهدیدی برای اعضای ناتو به ویژه کشورهای هممرز با روسیه به شمار میروند.
علاوه بر این، موضع تهدیدآمیز جمهوری اسلامی و حمایت از نیروهای نیابتی تروریست در سراسر خاورمیانه برای اروپا خطرات اقتصادی شدید به همراه دارد.
در ادامه این مقاله آمده حملات «هفت اکتبر» اسرائیل را بر آن داشت تا تولید میدان گازی «تمار» در دریای مدیترانه را متوقف کند، زیرا این میدان در محدوده حملات موشکی غزه قرار دارد که به نوبه خود منجر به افزایش فوری قیمت گاز در اروپا شد. این افزایش قیمت در مقایسه با اثرات اقتصادی احتمالی تشدید تنش توسط دیگر گروههای نیابتی رژیم ایران مانند حزبالله لبنان یا حوثیها در یمن زیاد نیست. بنابراین هر تلاشی از سوی خود رژیم ایران برای بستن «تنگه هرمز»، جایی که بیش از یک پنجم عرضه نفت جهان به صورت روزانه کاهش خواهد یافت، بحران را تشدید میکند.
اروپا نمیتواند خصومت شدید ایدئولوژیک رژیم ایران علیه ارزشهای اساسی غربی مانند آزادی بیان، تساهل مذهبی و حقوق زنان را نادیده بگیرد. تشویق آشکار حمله سال گذشته به سلمان رشدی نویسنده برجسته که فتوای قتل وی در سال ۱۹۸۹ صادر شد یا آدمربایی و ترور مخالفان در اروپا و ایالات متحده و هدف قرار دادن افراد خاص توسط رژیم ایران پیامدهای وحشتناک خواهد داشت.
در نهایت، داشتن یک سلاح هستهای همراه با فناوری پیشرفته موشکی برای پرتاب آن، رژیم ایران را توانمند میسازد و جرأت میبخشد تا هر کاری خواست انجام دهد و یک تهدید اتمی نه تنها علیه اسرائیل، بلکه علیه اروپا نیز باشد.
جمهوری اسلامی اکنون بیش از هر زمان دیگری به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. دیوید آلبرایت عضو مؤسسه علوم و امنیت بینالملل، تخمین میزند که ایران میتواند تنها ظرف شش ماه یک سلاح هستهای بسازد، در حالی که زمان تخمینی برای زیرساختهای تسلیحات هستهای قابل حمل موشکی تولید انبوه دو سال است.
برجام تلاش غرب برای «مدیریت» این تهدید هستهای و اجتناب از یک بحران بزرگ بود. اما این معامله بر این فرض استوار بود که رژیم ایران بازیگری منطقی است که مستعد استفاده از شیوه «چماق و هویج» است و نه یک رژیم آخرالزمانی.
راسموسن در بخش دیگری از این مقاله مینویسد: حمایت جمهوری اسلامی از حملات وحشیانه حماس به اسرائیل خط بطلان روی این فرضیه کشید که گویا انگیزههای اقتصادی بر تعصب ایدئولوژیک تهاجمی ملاها در تهران غلبه میکند. این وضعیت تنها یک گزینه را برای اسرائیل، اروپا و ایالات متحده باقی میگذارد: رویکرد «فقط چماق» که فشار نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک بر رژیم ایران را به حداکثر برساند.
اما در حالی که ایالات متحده و اسرائیل موقعیت بهتری نسبت به اروپا برای مقابله نظامی با رژیم ایران دارند، کشورهای اروپایی از قدرت قابل توجه برای فشار اقتصادی و دیپلماتیک بر این رژیم برخوردارند.
طرفین برجام، فرانسه، آلمان و بریتانیا این قدرت را دارند که «مکانیسم ماشه» را فعال کنند و رژیم تحریمهای سازمان ملل متحد علیه حکومت ایران را به قبل از برجام را بازگردانند. این اقدام ارسال تسلیحات نظامی به روسیه توسط جمهوری اسلامی را مختل میکند و علاوه بر آن، راه را برای اعمال تحریمهای فلجکننده اروپا بر بخشهای کشتیرانی، بانکی و انرژی جمهوری اسلامی که بسیاری از آنها قبل از برجام وجود داشتند، هموار میکند.
پس از آن، تحریمهای شدید میتواند با تصمیم برای قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رهبری سیاسی حزبالله لبنان به عنوان سازمانهای تروریستی ترکیب شود، که سیاستهای اروپا و آمریکا را همسو خواهد کرد.
در پایان این نوشتار آمده، نمایندگان در آمریکا به تازگی آنچه را به عنوان «سختترین بسته تحریمهای ایران پیشنهاد شده توسط کنگره» ارائه دادهاند. اقدامات مشابه اروپا به مقابله با تهدید رژیم ایران کمک میکند و همچنین نشانه خوشایند اتحاد و همبستگی فراآتلانتیک با اسرائیل در زمانی است که دشمنان ما تمام تلاش خود را برای درهم شکستن غرب انجام میدهند.