اورشلیمپست: دولت بایدن به دلیل ترس از واکنش کنگره، در حال مذاکره با ایران برای توافقی است که «نامش نباید برده شود»
رئیسجمهوری ایالات متحده که پیشتر گفته بود برجام مرده، همچنان در حال مماشات با جمهوری اسلامی استــ
اورشلیمپست در تحلیلی که روز یکشنبه هجدهم ژوئن (۲۸ خرداد) منتشر کرد، این سوال را پیش کشید که چرا دولت بایدن میکوشد توافقی محدود یا نوعی تفاهم با جمهوری اسلامی داشته باشد اما بهصراحت و علنی از آن سخن نمیگوید؟
نویسنده این تحلیل با اشاره به داستان «هری پاتر» و ترس شخصیتهای آن کتاب از بردن نام تبهکاری شرور به نام ولدمورت نوشت: «در آن داستان، ترس شخصیتها سبب شده بود به جای آوردن نام ولدمورت، از عبارت کسی که نباید اسمش برده شود استفاده شود. حالا هم ظاهرا دولت بایدن به دلیل ترس از واکنش اعضای کنگره، از توافق با جمهوری اسلامی بهصراحت سخن نمیگوید و در حال مذاکره برای معاملهای است که نامش نباید برده شود.»
در ادامه تحلیل اورشلیم پست آمده است: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، و یولی ادلشتاین، رئیس کمیته امور خارجی و دفاعی پارلمان اسرائیل، از معاملهای با نام «توافق کوچک»، «معامله کوچک» و «یادداشت تفاهم» میان جمهوری اسلامی و دولت جو بایدن خبر میدهند، اما واشنگتن این موضوع را تکذیب میکند.
چرا دولت بایدن تمایل دارد توافق با ایران را مخفی نگه دارد؟ دلیل این موضوع به قانون بازنگری توافق هستهای ایران (اینارا/INARA) در سال ۲۰۱۵ بازمیگردد که رئیسجمهوری آمریکا را ملزم میکند هرگونه «توافق» مربوط به برنامه هستهای تهران را برای یک دوره بررسی ۳۰ روزه، به کنگره ارسال کند. با این حال از نظر قانونی، رئیسجمهوری آمریکا میتواند بدون تایید کنگره وارد یک «تفاهم» اجرایی شود و کنگره نمیتواند او را از اجرای آنچه میخواهد، بازدارد.
یکی از عناصر کمترشناختهشده قانون بازبینی توافق هستهای ایران یا همان اینارا موضوعی است که گابریل نورونها، مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، آن را «بازگشت سریع قانونی» نامیده است.
این قانون میگوید: «اگر رئیسجمهوری گواهی انطباق ۹۰ روزه را به کنگره ارائه نکندــ مبنی بر اینکه فعالیتهای ایران با برجام مطابقت داردــ یا اگر تشخیص داده شود که ایران توافق را نقض کرده است، قانون بازگرداندن تحریمهای قانونی علیه جمهوری اسلامی که ظرف ۶۰ روز پس از چنین رویدادی در نظر گرفته شده، مستحق بررسی سریع است.» به عبارت دیگر، اگر ایران برجام راــ که سالها است نقض کرده استــ اجرا نکند، کنگره میتواند بهسرعت لایحهای را برای بازگرداندن تحریمها پیگیری کند.
در اینجا این سوال پیش میآید که آیا این موضوع اینک، پس از خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، نیز اجرایی است یا خیر. با شرایط کنونی به نظر میرسد این احتمال وجود دارد که کسی در کنگره بخواهد این موضوع را امتحان کند.
با در نظر گرفتن این موضوع است که در روزهای گذشته، تس بریجمن، وکیل سابق دولت اوباما، خواستار مخفی نگه داشتن جزئیات توافق جدید با ایران شد و تاکید کرد که کنگره آن را غیرممکن میکند. اعضای دولت بایدن نیز که بسیاری از آنها درسآموخته مکتب اوباما محسوب میشوند، بهوضوح میدانند که قانون اینارا ممکن است مانند یک مین عمل کند و تصمیمهایشان درباره ایران را به باد دهد.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده دولت بایدن، در همان ابتدای فعالیت خود از نیاز به بازگرداندن [غول] ایران به داخل چراغ و در واقع بازگرداندن جمهوری اسلامی به برجام ۲۰۱۵ سخن گفت. اکنون به نظر میرسد چنین توافقی که نامش را نمیبرند، روش آنها برای اجرای این هدف باشد؛ با این تفاوت که اگر برجام برای فعالیتهای ایران مانند یک چراغ جادوی کوچک بود، تفاهم جدید به اندازه یک کانتینر است؛ زیرا جمهوری اسلامی حالا به اورانیوم با غنای ۹۰ درصد که مناسب ساخت سلاح هستهای است، دست یافته است.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در سال ۲۰۱۲ مقدار زیادی اورانیوم را تا ۲۰ درصد و مقدار کمی را تا ۲۷ درصد غنیسازی کرده بود. همین کافی بود تا نتانیاهو در سازمان ملل از جهان بخواهد که وارد عمل شود. سپس در توافق برجام، غنیسازی اورانیوم ایران به خلوص ۳.۶۷ درصد محدود شد. با این حال امروز جمهوری اسلامی در حال غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد و حتی فراتر از آن است و تفاهم احتمالی آمریکا با ایران نیز این کشور را به ادامه غنیسازی تا ۶۰ درصد محدود میکند که درصدی بسیار بالاتر از ۳.۶۷ درصد موردتایید پیشین است.
در همین حال، از دیگر نقاط ضعف برجام که تفاهم احتمالی دولت بایدن با جمهوری اسلامی آن را تکرار میکند، برداشتن تحریمهای ایران است؛ پولی که با سرازیر شدن به رژیم آخوندها، آنها را تقویت میکند و میتواند با استفاده از نیروهای نیابتی و موشکهای بالیستیک، برای ایجاد وحشت در خاورمیانه استفاده شود.
طبق گزارشها، تفاهم جدید قرار است ایران را از فروش موشک به روسیه یا استفاده از نیروهای نیابتی برای کشتن آمریکاییها در سوریه بازدارد، اما حتی این محدودیتهای کوچک نیز بعید به نظر میرسد که موثر و کارآمد باشند؛ زیرا «اقتصاد مقاومتی» ایران پس از تحریمها، به روسیه و چین متکی شد و تهران احتمالا به همکاری با مسکو ادامه خواهد داد. ضمن اینکه جمهوری اسلامی زیر بار نمیرود که در حمله به آمریکاییها پشت نیروهای نیابتی خود قرار دارد. پس چه چیز قرار است تغییر کند؟