یک سال پیش در چنین روزی به دستور ولادیمیر پوتین، روسیه با نیرویی ۱۹۰ هزار نفری به اوکراین حمله کرد. آن روز کمتر کسی تصور میکرد ارتش روسیه با مقاومتی روبرو شود که نظیر آن را خود روسیه در برابر دو جهانگشا، یعنی ناپلئون و هیتلر از خود نشان داده بود و ماشین جنگی آنان را بعد از فتوحات چشمگیرشان در اروپا از کار انداخته بود.
اگرچه پیشروی ارتش روسیه در ماههای نخست سریع بود و بیش از یک پنجم خاک اوکراین را که دومین کشور بزرگ اروپا بعد از روسیه به شمار میرود، به تصرف خود در آورد، اما برتری اولیه روسیه چندان دوام نداشت و مقاومت دور از انتظار اوکراینیها موجب شد تا آنها موفق شوند حتی بخشی از شهرها و زمینهای تصرف شده را پس بگیرند..
اما نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه وضعیت اقتصاد روسیه در سال پیشرو، شبیه به سال ۲۰۲۲ نخواهد بود. یکی از این نشانهها تغییراتی است که بانک مرکزی روسیه برای سال ۲۰۲۳ پیشبینی کرده. این بانک برای حفظ ارزش روزانه معادل ۹ میلیارد روبل، ارز خارجی میفروشد. آیا این وضع قابل تداوم است؟ از ماه دسامبر (دو ماه پیش) درآمد روسیه از محل فروش نفت ۳۲ درصد کاهش یافته که معنای آن کاهش درآمد کرملین به میزان ۱۷۰ میلیون دلار در روز است. ماه پیش کسری بودجه ۲۵ میلیارد دلاری که برای اولین بار از سال ۱۹۹۸ اتفاق افتاد، دولت را مجبور به فروش ذخایر طلا کرد. به بیان ساده، ترکهایی اساسی بر پیکره اقتصاد روسیه، آرام آرام نمایان میشوند.
همزمان این انتظار وجود دارد که در دراز مدت، شدیدترین فشار را تحریمهای فروش تراشه (چیپ) و نیمههادیها بر اقتصاد روسیه وارد کند. در نتیجه این تحریمها صنعت اتوموبیل سازی با کاهش تولید ۹۰ درصدی تقریبا به حال توقف در آمد و هواپیماسازی هم به همان سرنوشت دچار شد.
در عین حال، گزارش محققین دانشگاه ییل حاکی است که بیش از هزار شرکت بین المللی دو ماه پس از شروع جنگ، روسیه را ترک کردند. طبقه متوسط روسیه ممکن است از خروج شرکتهائی مانند شانل، لوئی ویتان و مرسدس بنز آسیب نبینند ولی از دسترس خارج شدن خدمات و قطعات جایگزین محصولات شرکتهائی از قبیل اپل، بمباردیه، بوئینگ، اینتل و آنالوگ دیوایسِز (سازنده نیمههادیها) زندگی را برای روسها سخت خواهد کرد.
انزوای بینالمللی و اخراج از جرگه کشورهای قدرتمند G8 از دیگر آفات تصرف کریمه (۲۰۱۴) و جنگ اخیر برای روسیه بوده است. در دنیای امروز، بدون داشتن روابط بینالمللی سازنده، چه در حوزه سیاسی و چه اقتصادی، به خصوص اگر کشور با تحریمهای بینالمللی و درگیری با آمریکا و اروپا روبرو باشد، نه تنها ظهور پیدرپی بحرانهای سیاسی و اجتماعی و مآلا بیثباتی اجتنابناپذیر میشود، بلکه رشد و توسعه اقتصادی نیز بسیار مشکل بلکه غیرممکن خواهد شد.
تحریمها تا آینده دور بر روسیه سایه خواهند افکند و فشار اقتصادی، مولد بحرانهای سیاسی و اجتماعی خواهد بود. تغییر ژئوپلیتیک اروپا بر اثر رودررو شدن روسیه با قدرتهای اروپائی و تحمیل یک جنگ در اروپا بعد از ۷۰ سال، تا آینده قابل پیش بینی روسیه را در حالت جنگ سرد با اروپای غربی قرار خواهد داد.
به غیر از هزینههای اقتصادی و سیاسی، روسیه با هزینههای انسانی نیز روبهرو شده است. به گفته وزارت دفاع برتیانیا تلفات نیروهای روسی ۶۰ هزار نفر و جمع کشته و زخمیهای سربازان روسی بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر است. این در حالی است که بر اساس آمار رسمی حکومت شوروی، طی ۱۰ سال جنگ در افغانستان (۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹) حدود ۱۵ هزار تن از سربازان شوروی کشته شدند.
پوتین و روسیه چه به دست آوردند؟
طبق یک گزارش واشنگتن پست، قبل از جنگ، روسیه حدود ۴۴ هزار کیلومتر مربع از خاک اوکراین را در کنترل خود داشت. این سرزمینها شامل کریمه و مناطق تحت تسلط جدائی طلبان دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین بود. حالا روسیه ۱۰۳ هزار کیلومتر مربع، یعنی ۱۷ درصد خاک اوکراین را در اختیار دارد.
اگر سخنرانی پوتین را در آغاز تهاجم به اوکراین ملاک قرار دهیم، ترس از گسترش ناتو به سمت شرق و اصرار ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین بر عضویت اوکراین در پیمان مزبور یکی از دلایل حمله به اوکراین بوده است. بسیاری از تحلیلگران غربی معتقدند که این موضوع بهانهای بیش نبوده و پوتین به دلایلی گوناگون همانند مقابله با گسترش دموکراسیطلبی در کشورهای شوروی سابق، پس گرفتن اوکراین که از نظر او به کشور اقماری غرب بدل شده و ارتقای موقعیت بینالمللی روسیه به عنوان یک قدرت جهانی و نه یک قدرت منطقهای، دست به این حمله زده است.
اما مساله نگرانی روسیه از عضویت اوکراین در ناتو، موضوعی بوده که برخی مقامها و تحلیلگران غربی، از سالها پیش آن را یک نگرانی مشروع و قابل درک ارزیابی کرده بودند. از آن جمله هنری کسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا که بارها درباره این مساله هشدار داده بود. ویلیام برنز مدیر کنونی سازمان اطلاعاتی آمریکا، سی آی ا نیز در سال ۲۰۰۸ زمانی که سفیر آمریکا در روسیه بود یادداشتی برای دولت جرج بوش فرستاد که طی آن در خصوص «خطر عضویت اوکراین در ناتو» و حساسیت روسیه نسبت به این مساله هشدار داد. او برای تاکید بر اهمیت موضوع، عنوان یاداشت خود را با استفاده از کلمات روسی «نه یعنی نه»انتخاب کرد.
حالا در پی جنگ اوکراین، پوتین میتواند ادعا کند که دیگر این موضوع تا زمان نامحدودی بایگانی شده است. ضمن اینکه اگر زمینهای اشغال شده توسط روسیه به همین وضع باقی بماند هر حکومتی که در اوکراین بر سر کار باشد حکومتی ضعیف و لرزان خواهد بود که نمیتواند خطری را متوجه روسیه یا روس تبارهای جدائیطلب در اوکراین که از سال ۲۰۱۴ با حکومت مرکزی اوکراین در جنگ بودهاند بکند.
آیا این جنگ به زودی خاتمه خواهد یافت؟
زلنسکی و دولت وی شرایطی را برای خاتمه جنگ تعیین کردهاند. از آن جمله: خارج شدن روسیه از تمام زمینهای اشغالی از جمله کریمه، پرداخت خسارت، و مجازات مسئولین روسی جنگ به عنوان مرتکبین جنایات جنگی. هر چند که این خواستهها قابل درک است اما غیرعملی به نظر میرسد.
از سوی دیگر آقای زلنسکی با مشکل جدیدی روبرو شده و آن بالا گرفتن موضوع فساد در دستگاه دولت اوست. اینکه سیل کمکهای میلیاردی به اوکراین دقیقا صرف چه چیز میشود موضوع بحث در آمریکا شده تا جائی که مسئولین مربوطه خواستار فرستادن حسابرسان به اوکراین برای روشن نمودن وضعیت کمک ۱۱۰ میلیارد دلاری آمریکا شدهاند. اگر وجود فساد در مقیاس قابل توجهی اثبات شود، میتواند بر روند کمکهای بیدریغ و نجومیغرب تاثیر بگذارد و از توان نیروهای اوکراینی برای مقابله با روسیه بکاهد. این وضعیت میتواند به عقب نشینی کییف از خواستههای خود و پیروزی روسیه بیانجامد.
نهایتا در غیاب یک عزم جدی در سطح بینالمللی برای خاتمه دادن به این جنگ، مادام که بحرانهای اقتصادیای که موقعیت پوتین را به خطر بیندازند ظاهر نشدهاند، و به هر دلیل غرب کمکهای خود را به اوکراین ادامه دهد، محتملترین سناریو تا آینده نزدیک، شاید تا پایان ۲۰۲۳، ادامه جنگ خونین فعلی و پیشرویها و عقبنشینیها از سوی دو طرف است.