شاخص تاریخی وظن پرستی، ملی گرائی واقعی و عدالت خواهی برای جامعه انسانی
ابتدا شرحی مختصر از پیروز نهاوندی به روایت کتاب دو قرن سکوت، نوشته زنده یاد عبدالحسین زرین کوب.
پیروز یا فیروز معروف به ابولولو، چون دختری داشت به نام لولو، بنابراین وی را ابولولو می نامیدند.
وی در جنگ ایران و روم اسیر رومیان می شود. و بعداً در جنگ اعراب و رومیان به اسارت اعراب در می آید. به همین خاطر وی را ترسا یا جشی می خوانده اند .و برده « مغیر بن شعبه » می شود.
وی در جنگ نهاوند، که به فرمان خلیفه دوم اسلام «عمر بن خطاب» انجام شد، شاهد اسرای ایرانی اهل نهاوند و بخصوص اطفال بود، که ضمن دست کشیدن بر سر اسرای کم سن و سال، می گرید و می گوید: ای عمر جگر مرا بخوردی . وی زمانی که از مغیربن شعبه، (که از طرف عمر به فرمانداری کوفه برگزیده شده بود)، به شکایت نزد عمر می رود و می گوید، مغیره بر من غل نهاده است (یعنی مرا استثمار کرده است)، گو کم کند نتوانم پرداخت.
حدود دو سال پس از جنگ نهاوند، که به سال 21 هجری انجام شد و مسلمین شقاوت پیشه، خونریز و تجاوزگر به مال و نوامیس ما ایرانیان، آن را فتح الفتوح نامیدند (چون پس از این جنگ ، حکومت ساسانیان، که از درون دچار فساد فراوان شده بود، دیگر قدرت تجدید قوای دولتی نداشتند).
صبح روز چهارشنبه 26 ذی الحجه، 23 قمری برابر با 2 نوامبر 644 میلادی و مطابق با 5 آبان 23 خورشیدی، که عمر برای نماز بیرون آمد و به همراه یاران پیامبر به نماز ایستادند، ابولولو در صف اول با کاردی حبشی (کارد دو سر)، شش ضربه به عمر وارد آورد، که یک ضربه به پائین ناف عمر اصابت کرده و وی را از پای درآورد. در واقع انتقام خون ایرانیان به شهادت رسیده در جنگ قادیسه، به سال 14 قمری، که در این جنگ (قادیسه)، قاتلی به نام هلال ابن القمه، رستم فرخزاد را به قتل می رساند که موجب هزیمت و شکست قوای ایرانی می گردد . و جنگ جلولا به سال 16 هجری . و جنگ نهاوند به سال 21 هجری را از وی باز پس می گیرد.
پس از جنگ قادسیه وقتی به فرماندهی سعد ابن ابی وقاس مدائن را تصرف می کنند و یکی از اموال آن را که به سرقت می برند فرش بهار سرای (بهارستان)، به طول شصت و عرض شصت ذرع به مقدار یک جریب ، عمر فرمان پاره کردن فرش را می دهد، قطعه ای به علی رسید که آن را بیست هزار (درهم یا دینار) فروخت.
ناگفته نماند که در این جنگ (قایسه)، عمر، علی را مورد مشورت قرار می دهد و اتفاقاً رای و نظر علی را در جنگ به کار می گیرد.
نکته جالب اینکه مورخ ایرانی شهیر تاریخ (عبدالحسین زرین کوب) در کتاب دو قرن سکوت روایت می کند، که یک قطعه از این فرش به فروش رسید. در حالی که به روایت صفحه 509 مقدمه کتاب عبدالرحمن این خلدون معروف به ابن خلدون، که یک مورخ عرب شهیر تاریخ است. آورده که قطعه ای از این فرش به علی رسید و وی آن را به قیمت بیست هزار (درهم یا دینار) فروخت. باری نکته قابل توجه این است که مورخ شهیر ایرانی، خود را سانسور می کند و به تحریف تاریخ می پردازد و از ترس شیعیان نامی از علی نمی برد. در حالی که مورخ عرب به روشنی واقعیت را گفته است.
اما قریب دو قرن بعد، زمانی که یک سردار رشید ایرانی به نام « بابک خرمدین » به پیروی از خوی دلاوری و عدالت خواهی به مدت 22 سال (از 18 تا 40 سالگی) با خلفای عباسی می جنگید و بسیاری از سرداران آنها را به هلاکت رساند. نهایتاً به علت خیانت یک ایرانی به نام افشین ابن کاوس که تاجیکی الاصل بود گرفتار شد. و پس از پوشاندن لباس زنانه به پیل رنگین شده سوار کردند و با قطع دست و پا و نهایتاً به فرمان خلیفه اسلام، جلادی به نام نُود نُود سرش از تن جرا می گردد.
فردوسی، پدر فرهنگ ایران زمین می فرماید:
چو با تخت ممبر برابر شود همه نام بوبکر و عمر شود
دریغا که پس از 1400 سال هنوز عقبه ی« خالد ابن ولید »و «سعد ابن ابی وقاس» جنایتکار بر ما فرمان می رانند و هیچ کسی ، اعم از ملی یا مغالطه گویانی چون ملی-ـ مذهبی و یا نواندیش دینی، تا کنون شهامت و جرئت آن را نداشته اند که یادی از پیروز نهاوندی کنند.
حسین بهادر