براساس اعلام ستاد انتخابات ایران از حدود 64 میلیون ایرانی واجد شرایط برای شرکت در انتخابات در داخل و خارج از کشور، حدود 24.5 میلیون نفر در انتخابات داخل کشور شرکت کردند.
بر اساس نتایج، مسعود پزشکیان (اصلاحطلب)، و سعید جلیلی (اصولگرا) به دور دوم انتخابات راه یافتهاند.
به گزارش «ایرنا»، ظهر شنبه 9 تیر، محسن اسلامی سخنگوی ستاد انتخابات ایران، گفت 24 میلیون و 535 هزار و 185 رای شمارش شده است. بر این اساس، حدود 40 میلیون نفر در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکردهاند که بر اساس آمار رسمی، کمترین میزان مشارکت انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی بوده است. آمار کامل انتخابات به تفکیک استان و شهر و همچنین آمار انتخابات در خارج از کشور تا عصر شنبه 9 فروردین هنوز اعلام نشده است.
نتایج نهایی انتخابات
بنابر اعلام ستاد انتخابات، نتایج آرای شمارش شده در داخل کشور چنین است:
1- مسعود پزشکیان (اصلاحطلب): 10 میلیون و 415 هزار و 991 رای
2- سعید جلیلی (اصولگرا، جناح جبهه پایداری): 9 میلیون و 473 هزار و 298 رای
3- محمدباقر قالیباف (بدنه اصلی اصولگرایان): 3 میلیون و 383 هزار و 340 رای
4- آرای باطله: یک میلیون و 56 هزار و 239 رای
5- مصطفی پورمحمدی (اصولگرا): 206 هزار و 397 رای
با اینکه سخنگوی ستاد انتخابات کشور میزان آرای باطله را اعلام نکرد، آرای باطله در این انتخابات معادل پنج درصد از کل آرا شمارش شده در داخل کشور بوده است.
درصد آرای نامزدها نیز به این ترتیب است:
1- مسعود پزشکیان: 42.4 درصد
2- سعید جلیلی: 38.6 درصد
3- محمدباقر قالیباف: 13.7 درصد
4- آرای باطله: 4.3 درصد
5- مصطفی پورمحمدی: 0.8 درصد
با توجه به اینکه هیچیک از نامزدهای انتخابات به اکثریت مطلق، یعنی پنجاه درصد به اضافه یک، آرا دست نیافتهاند، انتخابات، چنانچه قابل پیشبینی بود، به مرحله دوم رفت و جمعه هفته آینده، 15 تیرماه، دو نامزد اصلاحطلب و اصولگرا برای رسیدن به ریاستجمهوری با یکدیگر رقابت میکنند.
نتایج آرا به تفکیک استانها
بنا بر آمار رسمی ستاد انتخابات، مردم استان کردستان با 23 درصد کمترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را داشتهاند. امری که به دلیل میزان گسترده اعتراضات و نارضایتی در کردستان که نقطه آغازین اعتراضات سراسری در شهریور 1401 بود نیز قابل انتظار بود. استان کردستان همچنین از نظر توسعه اقتصادی و اجتماعی یکی از محرومترین استانهای کشور است. پس از استان کردستان، مردم کلانشهر تهران با 23 درصد کمترین میزان حضور پای صندوقهای انتخابات را داشتهاند.
در همین حال انتخابات ریاستجمهوری در استان خوزستان با 70 درصد تحریم روبرو شده است، استانی که چند دهه پس از پایان جنگ، یکی از محرومترین و توسعه نیافتهترین استانهای کشور است و بسیاری از مردم آن زیرخط فقر زندگی میکنند،. آن هم درحالی که بخش اصلی درآمد و ثروت طبیعی کشور متعلق به همین استان است.
استانهای البرز، سمنان، گیلان، لرستان، گلستان، فارس، سیستان و بلوچستان و کرمانشاه که اعتراضات سراسری سال 1401 در آنها شدت و دوام بیشتری داشت، نیز از استانهایی بودهاند که بیشتر از 60 درصد مردم انتخابات را تحریم کردهاند. میزان تحریم در استان سیستان و بلوچستان که محرومترین استان ایران است به 70 درصد میرسد.
مرحله دوم
در مرحله دوم انتخابات، نامزدها به صورت رسمی از یکشنبه 10 تیر، به مدت چهار روز، برای تبلیغات فرصت دارند ولی هر دو ستاد انتخاباتی جلیلی و پزشکیان از ظهر شنبه 9 تیر این کار را آغاز کردهاند.
در تاریخ جمهوری اسلامی، تنها یک بار در سال 1384 انتخابات ریاست جمهوری به مرحله دوم کشیده شد که در آن علیاکبر ر فسنجانی، رئیسجمهوری پیشین و مورد حمایت اصلاحطلبان و میانهروها، در مرحله نخست به حدود شش میلیون و 212 هزار رای دست یافته بود. محمود احمدینژاد که در آن زمان شهردار تهران و نامزد اصلی اصولگرایان بود نیز حدود 5 میلیون و 711 هزار رای آورده بود. مرحله دوم انتخابات با حضور احمدینژاد و رفسنجانی برگزار شد و مهدی کروبی که در آن زمان مشاور خامنهای و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و آرای او کمی کمتر از احمدینژاد اعلام شد، از حضور در مرحله دوم بازماند. در مرحله دوم انتخابات اما ورق برگشت و احمدینژاد با 61 درصد آرا، پیروز انتخابات اعلام شد.
با توجه به اینکه آرای قالیباف به آرای جلیلی در مرحله دوم انتخابات 15 تیر اضافه خواهد شد، اصلاحطلبان برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای در هفت روز آینده کار دشواری در پیش دارند.
میزان مشارکت
چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از نظر میزان عدم مشارکت مردم، یک رکورد تاریخی برای جمهوری اسلامی ثبت کرد. بر اساس آمار رسمی، بیش از 60 درصد واجدین شرایط رای در داخل کشور در آن شرکت نکردند.
تا پیش از این، رکورد عدم مشارکت، متعلق به سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 بود که میزان مشارکت مردم در آن به صورت رسمی 48.8 درصد اعلام شد، اما بسیاری از ناظران میگویند میزان واقعی مشارکت حدود نصف آمار رسمی بوده است. در انتخابات 1400، عبدالناصر همتی، نامزد مورد حمایت برخی از گروههای اصلاحطلب، در شرایطی که محسن مهرعلیزاده به نفع او انصراف داده بود، فقط به هشت درصد آرا دست یافت.
انتخابات ریاست جمهوری اخیر درحالی برگزار میشد که کمتر از دو سال از آغاز اعتراضات سراسری که به نام «زن، زندگی، آزادی» شناخته شده و پس از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشتگاه وزرای نیروی انتظامی چندین ماه ادامه داشت، میگذرد و گرانی و تورم و همچنین افزایش محدودیتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی سبب افزایش نارضایتی مردم شده است.
میزان شرکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم، در اسفند 1402 نیز رکورد دیگری در زمینه عدم مشارکت را برای جمهوری اسلامی ثبت کرده بود. در آن انتخابات درصد مشارکت مردم در سراسر کشور 41 درصد و در کلانشهر تهران 24 درصد اعلام شد. با این حال گزارش خبرنگاران خارجی و فعالان رسانهای از بیشتر شعبههای اخذ رای، که خالی مانده بود، حاکی از آن بود که میزان برآوردها با آمار رسمی تفاوت چشمگیری دارد.
در انتخابات جمعه هشت تیر نیز با اینکه مدت زمان اخذ رای شش ساعت اضافه شد، که حداکثر زمان مجاز و قانونی برای تمدید انتخابات بود، اما کاربران رسانههای اجتماعی تصاویر بسیاری از حوزههای خال رایدهندگان در شهرهای بزرگ و کوچک ایران منتشر کردند که تردیدهایی جدی برای آنها درباره آمار رسمی میزان مشارکت پیش آورده است.
براساس گزارشهای فعالان رسانهای، بیشتر شعبههای دریافت رای در جنوب تهران که طبقه کارگر و کمدرآمد در آن ساکن هستند، در بیشتر ساعات شبانهروز بسیار خلوت بوده است. در عین حال، برخی از شعبههای شمالشهر تهران که طبقه مرفه و اغلب وابستگان به حکومت در آنجا ساکن هستند، در چند ساعت پایانی زمان انتخابات با جمعیت بیشتری روبرو شده است.
مسابقه اصلاحطلبان و اصولگرایان در راند دوم
با وجود حمایت اغلب گروهها و چهرههای شاخص اصلاحطلب و میانهرو از مسعود پزشکیان، او نتوانست بیش از 42 درصد مجموع آرا را کسب کند. درحالی که اصولگرایان که سه نامزد در این انتخابات داشتند، بنابر آمار رسمی در مجموع به حدود 53 درصد آرا دست یافتند. با توجه به اینکه اکثریت مطلق حامیان قالیباف در مرحله دوم به جلیلی رای خواهند داد، درحالی که براساس آمار رسمی بیش از 60 مردم در داخل کشور شرکت در انتخابات را تحریم کردهاند، اصلاحطلبان به سختی خواهند توانست در پایگاه اجتماعی و اقتصادی که تصور میکنند در آن نفوذ نسبی دارند، یعنی طبقه متوسط مرفه شهری، یارگیری کنند. زیرا به نظر میرسد در میان این طبقه، حکومت مشروعیت خود را از دست داده است. هرچند که اصلاحطلبان تلاش خواهند کرد بخشی از حامیان قالیباف و همچنین اصولگرایان را با خود همراه کنند تا از «خطر به قدرت رسیدن جلیلی» که دیدگاههای او در سیاست داخلی و خارجی، حتی از نظر برخی فعالان سیاسی از احمدینژاد در سال 1384 هم بنیادگرایانهتر است، جلوگیری کنند.
سعید جلیلی از حمایت جبهه پایداری برخوردار است. گروهی سیاسی که از میان یاران احمدینژاد انشعاب کردند و احمدینژاد و حلقه اطرافیان او را جریان انحرافی خواندند. این گروه که تا چند سال پیش برخی از اصولگرایان سنتی اعضای فعال آن را به اندازه «دو اتوبوس» هم نمیدانستند، با نفوذ در ساختار حکومت توانستند در هر سه قوای اصلی جای پای خود را محکم کنند و درحالی که بیشتر چهرههای اصلی اصولگرایان، همچون قالیباف، دارای پروندهها یا مواردی از سواستفاده از قدرت و فساد مالی هستند، خود را اصولگرای واقعی قلمداد کنند.
هرچند که نهادهایی چون صداوسیما، سپاه پاسداران و سازمان تبلیغات اسلامی از پشتیبانان حکومتی آن به شمار میروند، تقریبا تمام چهرههای شناخته شده این گروه پرنفوذ حتی از نسل اول انقلاب هم نیستند. مرتضی آقاتهرانی که به عنوان تئوریسین این گروه شناخته شده سالها در آمریکا اقامت داشته است.
درمقابل، درحالی که چهرههای شاخص و جوانتر اصولگرایان از حمایت بدنه اصلی اصولگرایان و همچنین سپاه پاسداران برخوردار هستند، رهبران اصلاحطلبان و میانهروها از مقبولیت در میان نسل جوان، که همچنان اکثریت ترکیب سنی جامعه را تشکیل میدهند، برخوردار نیستند تا بتوانند افکار عمومی را قانع کرده یا برای شرکت در مرحله دوم انتخابات بسیج کنند.
اصلاحطلبان امیدوارند با ایجاد هراس از جلیلی و حلقه نزدیکان او، در طبقه متوسط مرفه، ترکیب آرا را در روز جمعه 15 تیر تغییر دهند. اما با توجه به از دست رفتن نفوذ اصلاحطلبان در نهادهای قدرت در دو دهه اخیر، و از سویی بیاعتنایی مردم به انتخابات، تنها روش آنها رفع تحریمها و بازگشت به دوران پس از رفع تحریمهای آمریکا برای مردمی است که اکثریت آنها زیرخط فقر و نزدیک به خطر فقر زندگی میکنند و دغدغههای تامین زندگی روزانه خود را دارند. آنهم درحالی که برای اکثریت مردم، ریاست جمهوری جلیلی یعنی افزایش تنش با جهان و انزوای جهانی در شرایطی که ایران با احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تمام تحریمهای جهانی روبرو است.
اخراج قالیباف از مسابقه کاندیداهای همیشگی
شکست سنگین قالیباف از جلیلی، درحالی رقم خورد که برخی از نزدیکان به خامنهای او را نامزد مورد نظر خامنهای میدانستند. روز جمعه حتی ماجرای تصویری از برگه رای خامنهای که برخی کاربران رسانههای اجتماعی میگفتند بر روی آن نام قالیباف قابل تشخیص است، نیز یکی از موضوعات داغ در رسانههای اجتماعی شد.
محمدباقر قالیباف که از حمایت چند گروه شاخص اصولگرایان از جمله شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) برخوردار بود و همچنین ریاست مجلس را برای دو دوره برعهده داشته است تنها به حدود 13.7 درصد آرا دست یافت یعنی کمتر از یک سوم جلیلی. قالیباف پیش از این چند بار دیگر بخت خود را برای رسیدن به ساختمان پاستور و ریاست جمهوری آزموده بود اما در آخرین انتخاباتی که تا روز انتخابات در صحنه ماند یعنی در سال 1392، آرای او حدود یک و نیم برابر جلیلی بود.
قالیباف در سالهای اخیر با رقابت شدید جناح تازهای از اصولگرایان برای افشای پروندههای مالی و سومدیریت او و نزدیکانش روبرو بوده، و با وجود سابقه امنیتی و نظامی و مقبولیت نزد خامنهای، در میان نسل تازه اصولگرایان به عنوان نمادی از دولتمردان فاسد شناخته شده است.
به نظر میرسد قالیباف هم مانند محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای همیشه از ماراتون رسیدن به ساختمان سفید پاستور بازمانده است.
پیروزی تحریم
آخرین انتخابات در جمهوری اسلامی، بنا برآمار رسمی، پیروزی تحریم یا «تحریمیها» برای عدم شرکت در آن را نیز نشان داد. نظرسنجیهای نهادهای حکومتی نشان میداد که حدود 44 درصد مردم در انتخابات شرکت میکنند، اما آمار رسمی شرکت در انتخابات در داخل کشور به 40 درصد هم نرسید. این درحالی است که برآوردها حاکی است میزان مشارکت در خارج از کشور بسیار پایینتر از انتخابات قبلی بوده است.
علاوه بر احزاب و سازمانهای مخالف حکومت و همچنین چهرههای برجسته اپوزیسیون که خواستار تحریم انتخابات شده بودند، بسیاری از فعالان سیاسی در داخل کشور که تا چند سال قبل به یکی از جناحهای اصلی حکومت نزدیک بودند نیز گفته بودند در انتخابات شرکت نمیکنند. این درحالی بود که بسیاری از گروههایی که در ایران بطور سنتی در زمره پایگاههای مرجع برای جامعه محسوب میشوند، مانند دانشجویان، هنرمندان و روشنفکران نیز یا انتخابات را تحریم کرده یا تحت فشار نیروهای امنیتی به سکوت درباره آن بسنده کرده بودند.
با وجود 60 درصد تحریم انتخابات، اکنون حکومت که میخواست با کشاندن مردم به پای صندوقهای رای پس از اعتراضات سراسری 1401، مشروعیت سیاسی خود را در عرصه بینالمللی به رخ بکشد با چالش بزرگی روبرو شده است. علی خامنهای پیش و در حین برگزاری انتخابات بارها از مردم درخواست کرد در انتخابات شرکت کنند و دوام و آبروی جمهوری اسلامی را متوقف به انتخابات دانست. به نظر میرسد رای منفی اکثریت جامعه به حکومت در آخرین انتخابات، اکنون شکاف بین مردم و حکومت را به حداکثر خود در تاریخ معاصر ایران رسانده است. ناظران میگویند اگر مردم بار دیگر به مرحله دوم انتخابات بیاعتنایی کنند، دوام و اعتبار جمهوری اسلامی حتی نزد حامیان آنها نیز زیر سوال خواهد رفت.