بودجه حزبالله لبنان که همهساله از ایران تأمین میشود بین ۷۵۰ میلیون تا یک میلیارد دلار است
در حالی که بیشتر از نیمی از جمعیت ایران در فقر شدید زندگی میکنند و بیش از ۸۰ درصد آنها زیر خط فقر قرار دارند، سخنان حسن نصرالله، رهبر شبهنظامیان حزبالله لبنان مبنی بر اینکه بودجه این سازمان و تمام هزینههای آن از جمله حقوق جنگجویان، پول خرید مواد غذایی، اسلحه و موشکهای آنها از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران تأمین میشود، میتواند برای مردم ایران آزاردهنده باشد، به ویژه اینکه رهبر حزبالله این سخنان را در سال ۲۰۱۸، با افتخار بسیار بیان کرد.
اظهاراتی را که حسن نصرالله معتقد بود به گوش مردم ایران نمیرسد، در سراسر ایران طنینانداز شد و شاید بتوان گفت که تظاهرات اخیر در ایران که سرکوب آن به دست رژیم منجر به کشته شدن بیش از ۱۵۰۰ تن از معترضان شد و شهروندان ایران علیه حزبالله لبنان شعار میدادند، بهترین نمونه از آگاهی مردم ایران نسبت به آنچه حزبالله از آنها گرفته است، باشد.
مطالعات و گزارشهای بسیاری که در این زمینه انجام شده است نشان میدهد که بودجه حزبالله لبنان که همهساله از ایران تأمین میشود بین ۷۵۰ میلیون تا یک میلیارد دلار است، بدین معنی که در مدت دستکم ۱۵ سال گذشته، دولت ایران حدود ۱۵ میلیارد دلار به حزبالله داده است، این در حالی است که وضعیت معیشتی ایرانیان در مدت یادشده به شدت رو به وخامت بوده است. دولت ایران همواره سعی میکند نابهسامانیهای روزافزون اقتصادی را ناشی از «محاصره بینالمللی» و «تحریمها» قلمداد کند، در حالیکه واقعیت اوضاع، خلاف ادعاهای بیاساس دولت ایران است.
بهرغم اینکه ایران، داراییهای هنگفت و بیشماری دارد، اما همه این داراییها در دست دولت و در دسترس گروههای شبهنظامی است، حتی اگر سرمایهگذاریهای دولت ایران در خارج از کشور سودی در پی داشته باشد، باز هم مردم ایران از آن بیبهره هستند.
پس از اینکه در دو مقاله قبلی، در مورد ثروت هنگفت خامنهای، سود به دست آمده از پروژه توسعهطلبانه ایران در منطقه و سرمایهگذاری دولت آیتاللهها برای حمایت از رژیم بشار اسد، صحبت کردیم، در این مقاله، سعی میکنیم درباره پولیکه رژیم ایران برای حمایت و دفاع از شبهنظامیان حزبالله سرمایهگذاری کرده است، با آمار و ارقام صحبت کنیم. البته آنچه را همه میدانند این است که بازده این سرمایهگذاری، جز «فقر» و «گرسنگی» ارمغان دیگری برای ایران مردم در پی نداشته است.
به گفته منابع آمریکایی و اروپایی، حزبالله علاوه بر پول بسیاری که از طریق ایران دریافت میکند، بر منابع مالی دیگری نیز وابستگی دارد که میزان درآمد آن را افزایش میدهد. به عنوان مثال، گزارش اخیر بنیاد دفاع از دموکراسیهای ایالات متحده جزئیاتی را در مورد چگونگی اعتماد حزبالله به فعالیتهای جنایتکارانه به منظور افزایش ثروت این سازمان و افرادی را که پشت پرده آن برای افزودن ثروت رژیم ایران در تلاش هستند فاش کرده است. طبق این گزارش، یک نظام پیچیده پولشویی که از آمریکای جنوبی تا آفریقا و ایالات متحده گسترش یافته است برای تحقق این هدف کار میکند و هنگامیکه مرحله تحویل پول به شبهنظامیان میرسد، از نظام مالی لبنان و سامانه مالی جهانی استفاده میشود.
طبق گزارشهای غربی، از جمله گزارشهای منتشر شده از سوی واشینگتن، حزبالله برای دستیابی به منابع مالی بیشتر، علاوه بر بهرهبرداری از مجراهای تأمین مالی، پولشویی و اقدامات مجرمانه، به فعالیتهای متعدد دیگری همچون تولید و قاچاق مواد مخدر، تجارت اسلحه، الماس، اعضای بدن و قاچاق انسان میپردازد.
حزبالله برای پیشبرد اهداف اقتصادی خود از مراکز قاچاق کالا در مناطق مرزی سوریه و عراق و سوریه و لبنان که به عنوان گذرگاههای غیر رسمی شناخته میشوند استفاده میکند. افزون برآنکه تجارت غیرقانونی حزبالله از طریق سه گذرگاه رسمی به طور گسترده ادامه دارد. فرودگاه رفیق حریری در بیروت، نخستین گذرگاه رسمی است که حزبالله از آن استفاده میکند، طبق اظهارات مقامات امنیتی وفادار به حزبالله، شبهنظامیان وابسته به این سازمان که در فرودگاه حضور دارند کالاهای تجارتی گرانبها مانند ساعتها و اتومبیلهای لوکس خریداری شده از پول به دست آمده از تجارت مواد مخدر را از طریق این فرودگاه وارد لبنان میکنند و آنها را به حزبالله تحویل میدهند.
دومین گذرگاهی که حزبالله از آن بهرهبرداری میکند، بندر دریایی بیروت است، جایی که فاجعه انفجار سال گذشته، پرده از عملیات غیرقانونی که برای قاچاق کالاهای غیر مجاز در این بندر انجام میشود، برداشت. مطالعاتی که از سوی بنیاد دفاع از دموکراسیهای آمریکا انجام شده است، نشان میدهد که بندر دریایی لاذقیه، سومین گذرگاهی است که حزبالله از آن استفاده میکند. براساس این گزارش، شماری از نمایندگان خرید کالاهای شبهنظامیان مانند دانی طراف و حسن حدروج گواهی میدهند که بندر لاذقیه به طور کل در کنترل حزبالله است و حزبالله در معاملاتی که در این بندر دریایی انجام میدهد نیاز به هیچ اسناد و مدارک رسمی ندارد و هرگاه لازم باشد، میتواند تمام دوربینهای مدار بسته را در بندر خاموش کند.
سازمان حزبالله علاوه بر ادامه فعالیتهای فوقالذکر که بازده آنها صدها میلیون دلار میشود، اقدام به تأسیس اقتصاد موازی یا «اقتصاد سیاه» در داخل لبنان کرده است. آمار و دادههای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که نرخ میانگین اقتصاد سایه در لبنان در سال ۲۰۱۵، حدود ۳۱.۵۸ درصد از تولید ناخالص داخلی بوده است که اداره آمار مرکزی آن را حدود ۴۹.۹ میلیارد دلار برآورد کرده است. این بدان معناست که همهساله به طور میانگین حدود ۱۵.۸ میلیارد دلار در لبنان (خارج از اقتصادی ملی) تولید میشود که شامل هیچ گونه مالیاتی نیست. البته این برآوردها به دلیل اینکه بسیار محتاطانه انجام شده است، شامل فعالیتهای اقتصادی و تولیدی غیرقانونی مانند گزارشهایی که مشارکت حزبالله را در کشت و قاچاق مواد مخدر نشان میدهند، نمیشوند.
در مقالهای که به قلم آقای تونی پولوس در «ایندیپندنت عربی» انتشار یافت، به نقل از منابع نزدیک به بانک مرکزی لبنان، آمده است که اقتصاد موازی در این کشور در سال ۲۰۲۰، از ۵۰ درصد اقتصاد لبنان نیز فراتر رفته است و این واقعیت را آشکار میکند که بازار موازی از مرزهای لبنان عبور کرده است، طوریکه در حال حاضر به نام «بازار شام» یاد میشود. در واقع، حزبالله چرخه اقتصادی را در لبنان ایجاد کرده است که در سوریه با رژیم بشار اسد، در عراق با شبهنظامیان «حشد شعبی» و از طریق کریدور زمینی که سواحل دریای مدیترانه را با ایران وصل میکند، با تهران در ارتباط است و پولی که در این بازار گردش میکند حدود ۱۷ میلیارد دلار برآورد شده است.
اکنون برای مردم ایران این پرسش مطرح میشود که چگونه دولت آیتاللهها و گروههای وفادار به آن، این همه دارایی و سرمایه را در اختیار دارند، در حالیکه شهروندان ایران همواره در صفهای طولانی منتظر دریافت کمکهای غذایی، مرغ، روغن و سایر نیازهای اولیه هستند، همانگونه که این اواخر فیلمهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی این واقعیت را آشکار کرد. پرسش دیگری که مطرح میشود این است که بازده مالی هنگفت حاصل از سرمایهگذاریهای دولت ایران در حزبالله کجاست؟ آیا رهبران شبهنظامیان تمام این داراییها را برای خود پسانداز میکنند، یا بخشی از آن به حساب آیتالله خامنهای، رهبر جمهوی اسلامی ایران که ثروت وی در سال ۲۰۱۵، بیشتر از ۲۰۰ میلیارد دلار برآورده شده است، واریز میشود؟!